سراج منیر

والذین اوتوالعلم درجات
مشخصات بلاگ
پیوندها
چهارشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۸:۲۵ ب.ظ

ارکان اربعه ایمان(4)


رفعِ رذائل و کسبِ فضائل
معتقدیم که در راه رشد باید اول رذایل را کنار زد و سپس فضایل را گرفت. البته غرض ترکِ کل فضائل در دوران ترک رذایل نیست، که باید واجبات را انجام داد هر چند حکمتش را نفهمیم و خاصیتش را درک نکنیم.
به هر حال، رفع رذائل، مقدم بر کسب فضائل است.
شاید بتوان به نحوی تمام راه رشد و کمال و رضا و رضوان را در همین دو شیء خلاصه نمود: دفع و رفع رذائل، اخذ و کسب فضائل.
اگر پیش از رفع رذائل به اخذ و کسب فضائل بپردازیم دقیقا همچون کج نهادن خشت اول است که «خشت اول چون نهد معمار کج/تا ثریا میرود دیوار کج».
چه بسیار کسانی که ابتدائاً با صداقتی اجمالی پای در عرصه زهد و معنویت ندادند لکن چون رذائل مهمه ای را از وجودشان زائل نکرده بودند، فضائلی که کسب کردند موجب ریا و نفسانیات شده و عملا نه تنها به قرب خدا نائل نگشتند بل که شیطانی شدند و ظاهر معنوی را پل دنیا و ممر معیشت خویش گرفتند.
سه رذیله اصلی:
تمام رذایل در سه رذیله اصلی خلاصه می شود: ریاء ، حبّ الدنیا ، حب ّ النفس.
حبّ النفس از همه رذائل بدتر و خرد کننده تر است. بعد از حبّ النفس، حبّ الدنیا قرار دارد و نهایتاً ریاء. ریشه ریاء حب الدنیا است، اگر حب الدنیا را از خود دور کنیم، ریا را نیز رانده ایم. اصولا چون حب الدنیا در وجود ما شعله ور است مبتلا به ریا هم می شویم.
آقا، بیا ساعتی را در این دو رذیله بیاندیش، اینجاست که فرموده اند: «تفکر ساعة خیر من عبادة سبعین سنه»=«ساعتی اندیشیدن، بهتر از هفتاد سال عبادت است».
مظاهر دنیوی چهار چیز است: جاه و ثروت، بطن و شهوت.
جاه طلبی و مال دوستی نباید مطلقاً در وجود کسی که طالب کمال است باشد. ما باید دنبال زندگی پاک و سالم خود باشیم و اگر رضای خداوند حکیم بود، هر چه میزان از جاه و موقعیت و قدرت اجتماعی که برای ما حاصل شد، و هر مقدار مال و ملک و ثروتی که به دستمان آمد، به همان مبلغ و اندازه راضی باشیم و دل به ذره ای بیش از آن ندوزیم. (ر.ک: سوره نساء-آیه 32) (نظر استاد: به نظرم این با احادیث و روایات در باب کسب روزی حلال منافاتی ندارد، تلاش برای کسب روزی ما عطش داشتن مال توفیر زیادی دارد، نیز جهاد اقتصادی با طمع!)
اما دو مظهر دیگر دنیوی یعنی بطن و شهوت را باید در حد مشروع و درست داشته باشیم. حذف این دو اگر امکان داشته باشد، امری ناصواب است. هنر واقعی آنجایی است که غریزه هر دو در وجودمان باشد و میل درونی داشته باشیم اما افسار آن غرائز را خود به دست بگیریم.


دریغ که اصطلاح زُهد همچون بسیاری کلمات در اذهان ما به صورت خطا جا افتاده است. معمولا وقتی کلمه زهد و زاهد به میان می آید، در تصور ما یک انسان لاغر اندام و با لباس های پاره و زندگی ساده نقش می بندد! این زهد واقعی نیست! زیباترین و دقیقترین معنای زهد در حدیثی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمده است که حضرت زهد را عمل به این آیه می دانند: «لا تأسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما ءاتاکم» (حدید - 23) = {اگر چیزی را از دست دادید، ناراحت و غمگین نباشید؛ و اگر چیزی را بدست آوردید و خدا به شما مرحمت فرمود، شاد نبوده و مغرور نشوید}.


حال می رسیم به ام الخبائث، حب النفس! (لازم به ذکر است = در روایت شریف آمده است: حب الدنیا رأس کل الخطیئه؛ قرآن و اهل بیت و حکیمان مطابق فهم و ظرف جمیع مخاطبین صحبت می کنند. ریا و حب الدنیا برای همگان قابل درک است، اما نفس! چیزی است که اساسا شناخت و چیستی آن برای اکثریت ادمیان دور از درک و فهم استچه رسد به مرحله عملی اصلاح و رشد!)
ادامه دارد ... انشاء الله ..


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">