سراج منیر
والذین اوتوالعلم درجات
شهادت جانسوز رئیس مذهب تشیع و شیخ الائمه حضرت امام جعفر صادق(ع) را به حضرت بقیه الله حجت ابن الحسن(عج) وهمه شیعیان جهان تسلیت می گوییم.
نقل است که مردى خدمت حضرت صادق علیه السّلام رسید و عرض کرد: پسر عمویت ، بسیار به شما ناسزا گفت و هر چه در توان داشت دریغ نکرد، حضرت کنیز خود را فرمود که: آب وضو برایش حاضر کند پس وضو گرفت و داخل نماز شد.
راوى گفت: من در دلم گفتم که حضرت او را نفرین خواهد کرد ، پس حضرت دو رکعت نماز گذاشت و گفت: اى پروردگار من! این حقّ من بود ، او را بخشیدم، بخشش و بزرگواری تو از من بیشتر است، پس او را ببخش و به خاطر کارش او را کیفر نده .
منتهى الآمال
امام صادق علیه السلام از پدرش از امیرالمؤمنین (ع) از رسول خدا (ص) نقل می کند که خداوند فرمود:
یا اَحْمَدُ! اِنَّ اَهْلَ الْخَیْرِ وَ اَهْلَ الآخِرَةِ کَثیرٌ حَیاؤُهُمْ قَلیلٌ حُمْقُهُمْ کِثیرٌ نَفْعُهُمْ، النَّاسُ مِنْهُمْ فی راحَةٍ وَ اَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فی تَعَبٍ، کَلامُهُمْ مَوزُونٌ، مُحاسبینَ لاَنْفُسُهِمْ، مُتْعِبینَ لَها، تَنامُ اَعْیُنُهُمْ وَلا تَنامُ قُلُوبُهُمْ، اَعْیُنُهُمْ باکِیَةٌ، قُلُوبُهُمْ ذاکِرَةٌ، فی اَوَّلِ نِعْمَةٍ یَحْمَدُونَ وَ فی آخِرِها یَشْکُرُونَ، یُحِبُّ الرَّبُّ اَنْ تَسْمَعَ کَلامَهُمْ کَما تُحِبُّ الوالِدَةُ وَلَدَها وَ لایَشْغَلُهُمْ عَنِ اللَّهِ شَیْ ءٌ طَرْفَةَ عَیْنٍ وَ لایُریدُونَ کَثْرَةَ الطَّعامِ وَ لاکَثْرَةَ الْکَلامِ وَ لاکَثْرَةَ الّلِباسِ، اَلنَّاسُ عِنْدَهُمْ مَوْتی وَاللَّهُ عِنْدَهُمْ حَیٌّ قَیُّومٌ کَریمٌ. قَدْ صارَتِ الدُّنْیا وَ الآخِرَةُ عِنْدَهُمْ واحِدٌ، یَمُوتُ النَّاسُ مَرَّةً وَ یَمُوتُ اَحَدُهُمْ فی کُلِّ یَوْمٍ سَبْعینَ مَرَّةً مِنْ مُجاهَدَةِ أَنْفُسِهِمْ وَمُخالَفَةِ هَواهُمْ لا اَری فِی قَلْبِهِمْ شُغْلاً لِمَخْلُوقٍ فَوَعِزَّتی وَ جَلالی لأُحْیِیَنَّهُمْ حَیاةً طَیِّبَةً؛
ای احمد(پیامبر)! به درستی که اهل نیکی و اهل آخرت حیاءشان بسیار است، نادانی شان اندک است و نفعشان زیاد است. مردم از [دست ] آنها در آسایش هستند ولی نفس شان از دست آنها در رنج و سختی است. سخنان شان سنجیده است. نفس خود را محاسبه می کنند و آن را در سختی قرار می دهند. چشمان شان می خوابد ولی دلهایشان بیدار است. چشمانشان [از خوف خدا] گریان است. دلهایشان به یاد [خدا ]است. در آغاز هر نعمتی خدا را سپاس می گویند و در آخر هر نعمتی شکر [او را] به جای می آورند. پروردگار دوست دارد سخن شان را بشنود همان گونه که مادر بچه اش را دوست می دارد. هیچ چیز آنان را به اندازه چشم برهم زدنی از خدا باز نمی دارد. غذای زیاد و سخن زیاد و لباس زیادی نمی خواهند. مردم در نزد آنها مردگانند و پروردگار در نزد آنها زنده، سرپرست [و] بخشنده است. دنیا و آخرت برای شان یکی است. مردم تنها یک بار می میرند، اما آنها در هر روز به خاطر مبارزه با نفس و مخالفت با خواهشهای نفسانی هفتاد بار می میرند. در دل آنها گرفتاری و مشغولیتی از سوی آفریدگان نمی بینی. پس به عزت و جلالم سوگند که آنها را زندگانی نیکو خواهم بخشید.